جدول جو
جدول جو

معنی آسته لوک - جستجوی لغت در جدول جو

آسته لوک
آهسته
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دَ تَ / تِ)
ساعتی که پیچاندن و جمع کردن فنر آن که چرخهای ساعت را بحرکت درمی آورد بوسیلۀ دستۀ مخصوص که بر کنار ساعت تعبیه شده است انجام گیرد. ساعتی که از محل دستۀ آن کوک شود و فنر آن برای براه انداختن چرخها، با پیچاندن آلتی که در دسته تعبیه کرده اند منقبض و بهم پیچیده شود. ساعت که کلید ندارد بلکه از محل دسته کوک شود. ساعت که از محل دسته با گرداندن محوری کوک شود نه با کلید، که شمار ساعات آن از طلوع و غروب آفتاب گیرند نه از ظهر. مقابل ظهرکوک
لغت نامه دهخدا